۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

سعدی انقلابی

خدا ترس را بر رعیت گمار
که معمار ملکست پرهیزگار

بد اندیش تست آن و خونخوار خلق
که نفع تو جوید در آزار خلق

ریاست به دست کسانی خطاست
که از دستشان دستها بر خداست

نکو کار پرور نبیند بدی
چو بد پروری خصم خون خودی

مکافات موذی بمالش مکن
که بیخش بر آورد باید ز بن

مکن صبر بر عامل ظلم دوست
که از فربهی بایدش کند پوست

سر گرگ باید هم اول برید
نه چون گوسفندان مردم درید .





























هیچ نظری موجود نیست: